عمربن خطاب تازیانه زدن زنان عزادار و بی حرمت دانستن

یا خدای فاطمه (س) 

  

پس از مرگ خالد بن ولید عدّه اى از زنان در منزل میمونه (یکى از همسران رسول خدا صلى الله علیه وآله) اجتماع کرده و مى گریستند. 

 

عمر تازیانه به دست، همراه ابن عبّاس به آنجا آمد و به ابن عبّاس گفت: وارد منزل شو و به امّ المؤمنین بگو حجاب بگیرد.
آنگاه زنان را از آنجا بیرون کن! ابن عبّاس داخل شد و آنها را بیرون میکرد. عمر نیز آنان را یکی یکی با تازیانه مى زد.

در این میان که او زنان را مى زد، روسرى از سر یکى از زنان افتاد (و موهایش پیدا شد)
بعضى که آنجا حاضر بودند به عمر گفتند: اى امیرالمؤمنین! روسریش افتاده! پاسخ داد خوب شد، او هیچ حرمت و احترامى ندارد.


عبدالرّزاق صنعانى پس از نقل این ماجرا، از استادش معمر نقل مى کند:
{ معمر از این سخن عمر که گفت این زن هیچ حرمتی ندارد، تعجّب مى کرد.}

.....................................................................................................................
رجال این حدیث در تقریب التهذیب ابن حجر:مؤلف کتاب أبوبکر عبدالرزاق الصنعانی: ثقة حافظ مصنف شهیر
سفیان بن عیینة: ثقة حافظ نقیة إمام حجة عمروبن دینار المکی: ثقة ثبت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد