خلافت ابوبکر اجماع یا رای عمر؟

آیا صحیح است که مى گویند: خلافت ابوبکرنه با شورى بوده و نه با إجماع مسلمانان، بلکه فقط و فقط با اشاره و رأى یک نفر و آنهم عمر بن الخطاب بوده است. اگر چنین باشد: آیا راستى بر تمامى مسلمانان تبعیت از یک نفر ـ که خود در آن وقت خلیفه هم نبوده بلکه یکى از آحاد مسلمین و شهروند بلاد اسلامى شمرده مى شده ـ واجب و لازم است؟ و اگر کسى تبعیت نکند چرا مهدور الدم است؟ آیا این یک نفر بر تمامى بشریت تا قیام قیامت قیّم است؟؟


جمعى از علماء اهل سنت ـ همانند قرطبى(1) ت671 هـ ـ و غزالى(2) ت478 هـ . وعضدالدین(3) ایجى 756 هـ وجود هر گونه اجماعى را اساساً انکار کرده، بلکه آنرا غیر لازم دانسته اند.

1. قرطبى مى گوید: فإن عقدها واحد من أهل الحلّ والعقد فذلک ثابت ویلزم الغیر فعله، خلافاً لبعض الناس حیث قال: لاینعقد الا بجماعة من أهل الحلِّ والعقد، ودلیلنا: أنَّ عمر عقد الببعة لأبی بکر» جامع أحکام القرآن 1: 272.

2 . غزالی امام الحرمین مى گوید: اعلموا أنه لا یشترط فی عقد الإمامة الاجماع بل تنعقد الامامة وإن لم تجمع الأمة على عقدها، والدلیل علیه أن الأمامة لما عقدت لأبی بکر ابتدر لإمضاء أحکام المسلمین ولم یتأن لانتشار الأخبار الى من نأی من الصحابة فی الأقطار ولم ینکر منکر، فاذا لم یشترط الاجماع فی عقد الإمامة، لم یثبت عدد معدود ولا حدّ محدود. فالوجه الحکم بأنَّ الأمامة تنعقد بعقد واحد من أهل الحلِّ والعقد. الارشاد فی الکلام: 424.

3. عضد الدین ایحى: ت 756 هـ .

واذا ثبت حصول الإمامة بالأختیار والبیعة فاعلم أن ذلک لایفتقر الى الإجماع، اذ لم یقم علیه دلیل من العقل والسمع بل الواحد والإثنان من أهل الحلِّ والعقد کاف، لعلمنا أن الصحابة مع صلابتهم فی الدین اکتفوا بذلک، کعقد عمر لأبی بکر، وعقد عبد الرحمن بن عوف لعثمان ولم یشترطوا اجتماع من فی المدینة فضلا عن اجتماع الأُمة، هذا ولم ینکر علیه أحدُ، وعلیه انطوت الأعصار الى وقتنا هذا.» المواقف فی الکلام 8: 351.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد