یا خدای فاطمه (س)
! با ذکر صلوات بخوانید !
از حذیفه بن یمان آمده که گفته است:
رسول خدا نماز صبح را به جماعت براى ما
خواند، وقتى که از نمازش فارغ شد فرمود: ابو بکر صدیق کجا است؟ از آخر صف
ها ابوبکر جواب داد: لبیک لبیک اى رسول خدا .پیامبر اکرم فرمود: براى
ابوبکر صدیق راه باز کنید، نزدیک بیا ابوبکر آیا در تکبیر اول به من ملحق
شده اى؟گفت: اى رسول خدا با شما در صف اول بودم شما تکبیر گفتید من نیز
تکبیر گفتم، شما که شروع به الحمد کردید و آن را قرائت مى نمودید در من
وسوسه اى در مورد طهارت پدید آمد ناگزیر به سوى در مسجد رفتم ناگهان هاتفى
به من ندا داد و گفت: پشت سر تو، توجه کردم:کاسه اى طلائى پر از آب که،
سفید تر از برف و گوارا تر از عسل و نرمتر از کف بودم دیدم و روى آن حوله
سبزى قرار داشت روى آن نوشته شده بود: خدائى جز خداى یکتا نیست، محمد رسول
خدا است، صدیق ابو بکر است.حوله را گرفتم و روى شانه ام گذاردم و براى نماز
وضو گرفتم و دوباره حوله را روى کاسه نهادم و به شما ملحق شدم و در حالى
که شما در رکوع رکعت اول بودید، و نمازم را با شما تمام کردم. پیامبر اکرم
فرمود:
اى ابو بکر، به تو بشارت بدهم: آنکس که
آب وضو برایت فراهم کرد جبرئیل بود و کسى که برایت حوله آورد میکائیل بود، و
کسى که زانویم را نگاهداشت تا شما به من در نماز ملحق شدید اسرافیل بود.
این حدیث از طریق محمد بن زیاد، همان
کذاب حدیث ساز روایت شده و به نظرم آن از ساخته هاى اوست، نهایت آنکه سیوطى
در اللئالى جلد 1 صفحه 150 گفته است: ظاهر این است که آفت این حدیث از
ناحیه غیر اوست.