ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بیعت سه گونه تحقق میپذیرد : بیعت قلبی ، زبانی و ظاهری .
بیعت قلبی ، شرط اصلی
مرحوم صاحب مکیال بیعت قلبی را چنین معنا می کنند:
« تصمیم قلبی محکم و ثابت بر اطاعت امام و یاری او با نثار جان ومال .»(1)
وقتی به ولایت امام معترف و معتقد باشیم ، طبیعتاً پذیرفتهایم که او از ما به ما سزاوارتر باشد . او را صاحب و مالک اصلی دارایی خود دانستهایم و آنچه در دست داریم را فضل او و امانت او میدانیم . اینگونه علاوه بر اینکه گوش به فرمان او و دست به خدمت او و پیگیر دستور اوییم ، آنچه داریم در راه او صرف میکنیم . اگر امام یار بخواهد ،ما جان نثاریم و اگر از مالمان طلب کند ، به پایش میریزیم . اگر این آمادگی و عزم قلبی در ما ایجاد شده باشد ، یقیناً با قلب خویش این بیعت را انجام دادهایم . اینگونه بیعتی ، شرط اساسی و پایهای عهد و میثاق است و اگر اینگونه عهد سپاری و پیمانبندی در روح و قلب ما شکل بگیرد ، رکن اصلی بیعت را به دست آوردهایم.
بیعت زبانی و ظاهری
پس از این آمادگی روحی است که زبان ما به اقرار این عهد می آید و این پیمان بستن را آشکارا نشان میدهد و ابراز می کند. همانگونه که در اعمال روز غدیر این دعا نقل شده است:
اللهم سمعنا و اطعنا و اجبنا داعیک بمنک ...
فإنا یا ربنا آمنا بمنک و لطفک اجبنا داعیک
واتبعنا الرسول و صدقناه و صدقنا مولی المومنین ...(2)
خدایا ! شنیدیم و اطاعت نمودیم و دعوت کنندهات را به فضلت اجابت کردیم ...
پس از ای پروردگار ما ! ما ایمان آوردیم و به لطف و فضل خودت دعوت کنندهات را اجابت کردیم و از رسول تبعیت نمودیم و او را و مولای مومنان را تصدیق کردیم .
اما اقرار به زبان و نیز بیعت ظاهری - که همان مصافحه و دست دادن با امام است - شرط تحقق بیعت نیست ، این بیعت قلبی است که بر همهی ما واجب است و با ایمانمان پیوند دارد . چون ایمان ، همان پای بندی دل و تسلیم جان در مقابل فرمان و دستور امام می باشد . پس بیعت زبانی وظاهری ، نشانهی تمامیت و بروز و ظهور بیعت است و نبود امکان این دو به خاطر نبود ما در غدیر باعث نمی گردد لزوم این پیمان بستن از ما برداشته شود و امکان آن از ما سلب گردد.
درهر روزگاری میتوان قلباً با پیامبر و امام بیعت نمود و نیز نیکوست که با به کارگیری دعاهای رسیده از جانب معصومین علیهم السلام این پیمان سپاری را به زبان آوریم . اگر چه از این کمال بزرگ محرومیم که دست در دست مولایمان بگذاریم و در منظر و محضر او به او قول بندگی دهیم . به هر روی این بیعت بر گردهی ماست و ما از طرف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از طرف خداوند مأمور به گرفتن این بیعت شدند .
تقیّد پیامبر صلی الله علیه و آله برگرفتن بیعت
پس مأمورم از شما بیعت بگیرم و با شما دست بدهم بر اینکه قبول کنید آنچه از طرف خداوند عزوجل ، دربارهی امیرالمومین و جانشینهای پس از او آوردهام – که آنها از نسل من و اویند - امامتی است که فقط در آنها به پا خواهد بود(3)... پس ای مردم ! باخدا ، من ، علی – امیرالمومنین - و حسن و حسین و ائمه بیعت کنید....(4)
ما هم بیعت کنیم ؟
وقتی یقین داریم که مخاطب این فرمان تنها ساکنان برکهی خم نیستند ، و هنگامی که مطمئنیم برای حرکت در مسیر خداشناسی و دینداری باید به این دعوت پیامبر لبیک بگوییم ، آن وقت این وظیفه بیشتر نمایان می شود . هر چند دست دادن باپیامبر در همهی روزگاران مقدور نیست ، اما همه وظیفه داریم در هر زمانی بااطاعت از فرامین نبوی و علوی دست بیعت به سوی پیامبر داراز کنیم و با پذیرش ولایت خدا و اولیایش این عهد را به گردن بگیریم .
پی نوشتها :
(1) مکیال المکارم ، ج 2، تکلیف 34.
(2) بحار الانوار ، ج 98 ، ص 299.
(3) اسرار غدیر ، ص 129و 163.
(4) اسرار غدیر ، ص 133 و 166.