حدیث صحیح درباره شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) «بخش اول»

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از عجیب ترین شبهات منکرین شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ، آن است که هیچ حدیث صحیح و معتبری در منابع شیعه و سنی برای اثبات شهادت حضرت وجود ندارد !! از آنجا که در بحث های میان موافق و مخالف ، عمدتاً به اثبات اعتبار منابع و مدارک اهل سنت پرداخته شده و منابع شیعی کمتر مورد تحقیق قرار می گیرند ، در این چند مقاله برآنیم تا با یکی - و تنها یکی - از مدارک شهادت بی بی مظلومه سلام الله علیها در کتب شیعه آشنا شویم .
ابتدا به حدیثی صحیح السند در باب شهادت بی بی مظلومه سلام الله علیها اشاره نموده و بعد از بررسی سند حدیث و دیدن سخنان برخی از بزرگان شیعه در تصریح بر صحت آن ( البته برای کسانی که صحت روایت را تنها و تنها در توثیق روات می دانند ! ) به بررسی محتوای حدیث مزبور پرداخته و در هر مورد پاسخ چند شبهه را نیز می دهیم .
ادامه مطلب ...

مخفی بودن قبر حضرت زهرا سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم
 
مساله مخفی بودن قبر بی بی مظلومه ( سلام الله علیها ) دقیقا همچون خاری در چشمان اهل تسنن و وهابیت و محبین و اتباع عمر بن خطاب می باشد که تاکنون هیچ راهی برای فرار از آن پیدا نکرده اند مگر حرفهایی جاهلانه که در نزد ارباب علم کوچکترین ارزش را ندارد !
مخفی بودن قبر بی بی مظلومه ( سلام الله علیها ) دقیقا سند مظلومیت ایشان بوده است .
این امر به دستور بی بی مظلومه ( سلام الله علیها ) و همّت امیرالمومنین ( علیه السلام ) بوده است .
ادامه مطلب ...

فاطمیه اول

از علی هم روی پوشاندی؟!

دگر هنگام رفتن بود، تو را ای دخت پیغمبر، سوره ی کوثر، چه سان در این جهان آزرده کردن سخت مشکل بود و قومی وه! چه کوشیدند تا به همراهی طفلانت دست برآری - ولی یک دست - و خواهی از خدا...

                                                                                                                "عجّل وفاتی"

 

پناه به ۴ ذکر در ۴ موقعیت مهم

امام صادق علیه السلام مى فرماید: در شگفتم براى کسى که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمى برد؟


در شگفتم براى کسى که ترس بر او غلبه کرده ، چگونه به ذکر حسبنا الله و نعم الوکیل پناه نمى برد.

زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر یاد شده فرمود: پس (آن کسانى که به عزم جهاد خارج گشتند و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتى از جانب خداوند (عافیت ) و چیزى زائد بر آن (سود در تجارت ) بازگشتند و هیچگونه بدى به آنان نرسید.

***

و در شگفتم براى کسى که اندوهگین است ، چگونه به ذکر لا اله الا انت سبحانک انّى کنت من الظالمین پناه نمى برد.

زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر فوق فرمود: پس ما (یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده ) از اندوه نجات دادیم و همین گونه مؤ منین را نجات مى بخشیم .

***

و در شگفتم براى کسى که مورد مکر و حیله واقع شده ، چگونه به ذکر أفوض ‍ امرى الى الله ان الله بصیر بالعباد پناه نمى برد.

زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل به دنبال ذکر فوق فرمود: پس خداوند (موسى را در اثر ذکر یاد شده ) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت .

***

و در شگفتم براى کسى که طالب دنیا و زیبایى هاى دنیاست ، چگونه به ذکر ما شاءالله لا قوة الا بالله پناه نمى برد.

زیرا به تحقیق شنیدم که خداوند عزوجل بعد از ذکر یاد شده (از زبان مردى که فاقد نعمتهاى دنیوى بود، خطاب به مردى که از آن نعمتها بهره مند بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود مى دانى پس امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.


حضرت آیة الله بهجت (ره)


از حضرت آیة الله بهجت (ره) پرسیدند:

آقا! این همه راجع به جزیره خضراء بحث می شود، واقعا جزیره خضراء کجا است؟


ایشان فرمودند :

جزیره خضراء آن دلی است که امام زمان (عج) در آن تاب بیاورد ، اگر امام زمان (عج) در دلت آمد ، آن دل ، جزیره خضراء است .
مردم باید دور این بگردند ، کجا می گردی دنبال جزیره خضراء . امام زمان همراه توست ، چرا ما باید امام زمان (عج) را منحصر و محصور در آن جا بکنیم .
من بگویم امام زمان (عج) در جزیره ای در فلان کشور تشریف دارند ، نه خیر! یقین بدانید که امام زمان (ع) از رگ گردن ، به من و تو نزدیک تر است .
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود

طلب از گم شدگان لب دریا می کرد

منبع : مهدی بیا

نماز بی ولایت بی نمازیست!!!

نماز بی ولایت بی نمازیست
عبادت نیست نوعی حقه بازیست

-----------------------------------------

هر بلایی کز تو آید رحمتیست / هر که را رنجی دهی خود رحمتیست
زان به تاریکی گذاری بنده را / تا ببیند آن رخ تابنده را
تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند/ تا که با عشق تو پیوندم زنند

این یک دیدار خودمانیست , شاید به قول امروزیها یه جوری بتونم بگم که میتینگ جانبازان اسلام . دیداری از جنس درد عشق . اینجا تنها جایی هست که رهبر به سمت میهمانان میرود و اینقدر عاشقانه در آغوششان میگیرد . بوسه های متمادی بر صورت و گلوی جانبازان به خوبی از ویژگی این دیدار برایمان میگوید .

راستی اینها همانانی نیستند که برخی از مسئولین از دیدنشان اکراه دارند !!!!

جانبازان 70% به بالا ( میدانم  که این درصد را خیلی از مسئولین قبول ندارند و اعتقاد دارند که با مرور زمان برخی از این ضایعات ترمیم شده واقعا باید تلخ خندید ) و قطع نخاعی . در چهره هایشان غمی را میتوان دید که جنس آن متفاوت از دردهای ماست . غمهای ما  بوی  بنزین و نان و طلا دارد .و از این نالانیم که چرا بیشتر نداریم . و غمهایی اینان در این است که چرا نای بلند شدن برای فدا شدن ندارند . غمهای اینها غم خانه نشینی در زمان غربت رهبرست . غم فتنه و غم تنهایی عبد صالح خدا . غم اینها غم آلزایمر برادران دیروز است که البته دیگر آنها را برادر صدا نمیکنند . احتمالا پیشوند اسمشان دکتر , مهندس و ... دیگر اگه خیلی هم خودشان را فراموش نکرده باشند از لفظ حاجی استفاده میکنند . البته این حاجی معنی حاجی زمان جنگ را نمیدهد معنای این حاجی را باید در فرهنک لغات بازار جست . درحالی که عمارنماها امروز در حال شمارش تعداد صفرهای اختلاس بزرگ هستند این قبیله مشغول شمارش یاران امام خویش هستند .

راستی چرا اینقدر تنهایی آقا ...؟

خبرگزاری فارس : جانباز روی تخت خوابیده و دهانش نیمه باز است. و دوباره در عمق همان سکوت صدایی شبیه ناله از گلویش خارج می‌شود و با پیچ و تاب می‌چرخد به سمت آقا. رهبر که صدای ناله توجه ایشان را هم جلب کرده است می‌گویند: "سلام" و جانباز دیگر ناله نمی‌کند و آقا به احوالپرسی‌ها ادامه می‌دهند.

و حالا رهبر رسیده‌اند کنار تخت همان جانباز. گویا نمی‌تواند حرف بزند. همه ساکت‌اند. با دست‌های بی‌رمقش دست‌ مجروح آقا را گرفته است و می‌کشد روی صورتش. جانباز به صورتی ممتد ناله می‌زند.

ناله‌هایی که کم کم صدای هق هق همه را بلند می‌کند. خانم‌ها هم که تخت این جانباز جلوی جایگاه آنهاست، دارند بلند بلند گریه می‌کنند. جانباز هنوز دارد ناله می‌کند. آقا این یکی را چندین بار می‌بوسند. و او گویا دارد با ناله‌‌‌هایش با آقا حرف‌هایی می‌زند که فقط دو جانباز یعنی خودش و آقا می‌فهمند. سردارهای کنار آقا هم شانه‌هایشان دارد، می‌لرزد. حتی ما خبرنگار‌ها و عکاس‌ها و محافظ‌ها. و فقط آقاست که مهربانانه دارد به چشم‌های جانباز خیره خیره نگاه می‌کند.


یکی از جانبازها چفیه رهبر را طلب می‌کند و آقا هم قبول می‌کنند اما با رندی خاصی چفیه جانباز را از روی دوشش بر‌می‌دارند و می‌‌اندازند روی شانه خودشان.


http://www.aypara.ir