یا رب
مدیریت خانواده گاهی مردانه است و گاهی زنانه، حال آنکه این امر از وظایف اصلی مردان است. زن به عنوان ستون خانواده با سلاح خود، بر قلب مرد سلطنت می کند که از هر ریاستی ارزشمند تر است.
هر اجتماعی هر چند کوچک نیاز به یک سر پرست و رئیس دارد حتی اگر این جمع یک خانواده کوچک دو نفره باشد. بر اساس شرع مقدس اسلام و با تمسک به آیه « اَلرِجالُ قَوامُونَ علیِ النُساء»(1) سرپرستی و ریاست خانواده بر عهده مرد نهاده شده است.
سلطنت بر قلب مرد از هر ریاستی ارزشمند تر است، خداوند سلاحی به دست زنان داده است، تا بتوانند قلب مرد را به تسخیر در آورد
تامین آرامش روانی خانواده
ریاست
در هر شکلی چه ریاست بر اجتماعات بزرگ مانند رهبری جامعه و چه ریاست بر یک
جامعه کوچک مانند خانواده نیازمند تعقل، تدبر، دور اندیشی، کنترل عواطف و
احساسات، صلابت روحی و تحمل برخورد با مشکلات و حوادث است. خداوند متعال با
توجه به ویژگی های شخصی که در مردان وجود دارد، این وظیفه سنگین را بر
عهده آنها نهاده است. همین طور که بسیاری از نقش های ویژه و خاص را با توجه
به فطرت و ویژگی های شخصیتی زن به او واگذار نموده است.
زنان وزیران خانواده
یکی
از مهمترین این وظایف تامین آرامش روانی و روحی همسر و فرزندان و حمایت
عاطفی از آنهاست. باید توجه داشت که هر فرد بنا بر مسئولیتی که بر عهده او
نهاده شده است، باید در محضر خداوند پاسخگو باشد. باید مردان به اینکه توجه
داشته باشند، هیچ گاه از موقعیتی که برای آنها به وجود آمده است، سوء
استفاده نکنند. زیرا این امر به معنای نادیده گرفتن مقام زن و مادر در خانواده نیست، بلکه زن به عنوان وزیری در کنار مرد ایفاء نقش می کند و به همسرش مشورت می دهد.
در
مواقع عدم حضور همسر، اداره و سر پرستی فرزندان را بر عهده می گیرد و از
همین روست که اسلام ریاست داخل خانواده را بر عهده زنان گذاشته است. در این
زمینه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند : «هر فرد از
افراد بنی آدم رئیس است مرد، در امر ریاست خانواده و زن در امور خانه و
خانه داری ریاست دارد.»(3)
پس در واقع می توان گفت زن و مرد در امر خانواده مکمل یکدیگرند و در پیش برد مصالح خانواده دوشادوش یکدیگر قرار دارند و مردان نقش حمایت گر خانواده را بر عهده داشته و باید به بهترین نحو با همسر و فرزندانشان برخورد نمایند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این مورد می فرمایند : «خانواده مرد تحت حمایت او هستند. دوست داشتنی ترین بندگان کسی است که نسبت به کسانی که در حمایتش هستند رفتار خوبی داشته باشد .»(4)
قلب مرد را تسخیر کنید
زنان
باید به این نکته توجه ویژه داشته باشند که ریاست خانواده امر مهمی است،
ولی سلطنت بر قلب مرد زندگی تان، از هر ریاستی ارزشمند تر است. خداوند
سلاحی به دست زنان داده است تا بتوانند قلب مرد را به تسخیر در آورد . درست
است که در ظاهر مرد بر زن تسلط دارد اما این زن است که اگر بتواند از هنر
زن بودن خود به نحوی درست و صحیح استفاده نماید می تواند بر مرد تسلط روحی و
قلبی داشته باشد. مرد هم به علّت علاقه و محبتی که در قلبش دارد در برابر
خواسته های معقول همسرش خاضع می شود. پس اجازه دهید هر کس بر اساس فطرت
الهی خود ریاست کند ، مرد رئیس خانواده باشد و شما رئیس قلب همسرتان.
پی نوشت
1) سوره النساء آیه 34
2) اصول کافی ، ج 4 ، ص 13
3) کنز العمال ، ج 6 ، ص 22 ، جمله 14669
4) وسایل الشیعه ، ج 20 ، ص 161
بسم الله الرحمن الرحیم
نام زن شیطان چیست ؟
واعظی بر روی منبر مشغول موعظه بود که شخصی از بین جمعیت بلند شده و می پرسد آقا بفرمایئد نام زن شیطان چیست ؟ واعظ می گوید بلند شو بیا نزدیک تا به تو بگویم . آن شخص بلند شده و به نزدیک منبر می رود واعظ سر در گوش او می گذارد و می گوید (( ای قرمساق نادان من چه می دانم اسم زن شیطان چیست ؟ من که در موقع عقد او نبوده ام دیگر مطلبی نبود که بپرسی ؟!!)) آن شخص برگشت سرجایش نشست . از او پرسیدن جوابت را چه داد ؟ گفت من چه می دانم هر کدام مخواهید بدانید خودتان بروید تا در گوشتان بگوید ( کشکول نمونه محسن کتابچی )
شـمـا آخـرت خـویـش را خـراب و دنـیـایـتـان را آبـاد کـرده ایـد، بـه هـمـیـن دلیل خوش ندارید از جاى آباد به منزل ویران نقل مکان کنید.
تصور مرگ وحشتناکترین تصورات است. آدمی ازهیچ چیزی به اندازه مرگ نمیهراسد بلکه از هر چیز دیگر که میترسدبهخاطر مرگ است، گاهی مشاهده یک منظره وحشتناک بدون آن کهمنتهی به مرگ شود افکار انسان را عوض میکند و منجر به هراس فرد می گردد. به راستى چرا مردم از مرگ مى ترسند؟ بسیاری از اندیشمندان چه مسلمان و چه غیرمسلمانکوشیدهاند تا پاسخی معقول به این پرسش اساسی بدهند. این نوشتار این فرصت را در اختیار ما می گذارد تا براساس سخنان معصومین علل هراس از مرگ را دانسته وخود را بهتر بسنجیم.
به گزارش گروه اینترنتی رهروان ولایت، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران متن توافقنامه ایران و ۱+۵ را منتشر کرد که به این شرح میباشد. همچنین متن این توافقنامه به زبان انگلیسی منتشر شده است که میتوانید در اینجا ملاحظه فرمایید.
برنامه اقدام مشترک
یا خدای فاطمه (س)
اهمیت و نقش معلم دینی و قرآن
نقش معلم بر کسی پوشیده نیست و در بین آنها مربیان دینی و قرآن و اخلاق و کسانی که با ایمان و مسائل معنوی جوانان سر و کار دارند،از نقش مهمتری و در عین حال سنگین تری برخوردارند.بارها به عنوان مثال عنوان شده که اگر یک معلم فیزیک و شیمی و...از نظر اجرای برنامه های آموزشی در کلاس ضعیف شده باشد وی حداکثر خسارتی که وارد می کند این است که دانش آموزان در کلاس آن درس ضعیف شده و نسبت به آن بی علاقه و بی تفاوت می شوند.ولی این مسأله در مورد معلم بینش ،دینی و مدرس قرآن تفاوت می کند ، یعنی بچه ها به دروس از این قبیل و ایجاد سؤالاتی که معلم به واسطه عدم احاطه به موضوع درس قادر به پاسخ گفتن بدانها نیست قابل مقایسه با بی علاقه گی نسبت به سایر دروس نیست . کم کاری معلم در این دروس برای جوانان و جامعه و مسئولیتی خطیر و سنگین برای خود او خواهد داشت.بنابراین کار معلم دینی و قرآن صرفآ یک مسئولیت شغلی نیست بلکه مسئولیت و تکلیفی شرعی و الهی خواهد بود که سستی در آن قطعآ عواقب اخروی هم در پی خواهد داشت. رفتار ناشایست معلمی که به کار تدریس دینی و قرآن مشغول نیست از قبیل تبعیض قایل شدن یا رعایت نکردن عدالت در تصحیح اوراق امتحانی برای دانش آموزان چندان حساسیت برانگیز نیست. هر چند که معلم درس مربوط در پی علاج این نقیضه خود باشد، اما اگر چنین رفتاری از معلم دینی و قرآن سرزد،یعنی کسی که از دین و اخلاق و معنویت و مساوات سخن می گوید رفتارش درست در مقابل همان چیزی قرار می گیرد که از آن دم می زند و به طور طبیعی است که این گونه رفتار اثر تدریس وی را کاهش داده و موجب بی اعتمادی دانش آموزان به او و بی علاقه گی آنها به درس می شود . بدین ترتیب مسئولیتی که برعهده گرفته ایم مسئولیتی واقعآخطیر است و از خداوند حکیم می خواهیم که همه ما معلمان را در انجام آن به نحو احسن توفیق و یاری دهد.انشاءالله
التماس دعا
یا خدای فاطمه (س)
مردی
صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.لباس پوشید و راهی
خانه خدا شد.در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،خودش را پاک
کرد و به خانه برگشت.مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان
نقطه مجدداً زمین خورد
...