خرید حوری بهشتی در دنیا!+سند

یا خدای فاطمه (س)

در المنتظم چنین آمده است که زکریا بن یحیی چنین گفته است:

أخبرنا عبد الرحمن بن محمد، قال: أخبرنا أَحْمَدُ بْنُ علی بْن ثابت، قَالَ: حَدَّثَنَا أبو نصر إِبْرَاهِیم بن هبة الله الجرباذقانی ، قَالَ: حَدَّثَنَا معمر بن أَحْمَد بن مُحَمَّد بن زیاد الأصبهانی، قَالَ: قَالَ أبو زرعة الطبری: قَالَ أبو یحیى الناقد: اشتریت من الله تعالى حوراء بأربعة آلاف ختمة، فلما کان آخر ختمة سمعت الخطاب من الحوراء وهی تقول:
 
ادامه مطلب ...

شهادت مادر افسانه نیست+سند

بسم رب الحسین


 منزلت خانه فاطمه (سلام الله علیها)

1-خانه انبیاء احترام ویژه‏اى دارد که کسى حق ورود بدون اجازه ندارد:

یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاتَدْخُلُواْ بُیُوتَ النَّبِىِ‏ّ إِلا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ. الأحزاب /53.

اى افرادى که ایمان آورده‏اید! در خانه‏ هاى پیامبر داخل نشوید مگر به شما داده شود.

2-شکى نیست که خانه حضرت صدیقه طاهره خانه پیغمبر محسوب می‏شود همانطورى که در تفاسیر متعدد اهل سنت ذیل آیه شریفه:

فِى بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ‏و یُسَبِّحُ لَهُ‏و فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْأَصَالِ. النور/36.

 
ادامه مطلب ...

عائشه و راز غدیر

یا رب فاطمه (س) 

 

چکیده:

واقعه غدیر، واقعه ای است که فقط محدود به چند روز نیست بلکه در زمان پیامبر هم قبل و بعد آن مقدمات و تبعات دارد.

مقاله ای که پیش رو دارید فرازهایی از کتاب "بلندترین داستان غدیر" نوشته آقای محمد رضا انصاری است که قسمتی از تاریخ است که در ایام غدیر نیست ولی پیرامون غدیر است.

موضوع آن سری است که پیامبر به همسر خود عایشه می گوید و او علیرغم ضمانتی که می کند آن را افشا می کند...

متن مقاله : ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

عاقبت جنازه عثمان+سند

یا خدای فاطمه (س)

عاقبت جنازه عثمان+سند


در کتاب “استیعاب” از امام مالک نقل شده: زمانی که عثمان ( سومین خلیفه اهل سنت ) کشته شد، تا سه روز جسدش را در زباله دانی انداخته بودند. شب چهارم دوازده نفر جمع شدند که در میان آنان این افراد بودند، حویطب بن عبدالعزی، حکیم بن حزام، عبدالله بن زبیر، محمد بن حاطب و مروان بن حکم. زمانی که این اشخاص جسد عثمان را برداشتند و به قبرستان رساندند، گروهی از قبیله بنی مازن صدا زدند: به خدا قسم که اگر او در این جا دفن کنید، فردا ما به مردم خبر می دهیم که او را از قبر بیرون آورند. پس بار دیگر جسد عثمان را برداشتند و بر تخته ی دری نهادند. سر جسد به آن تخته می خورد و صدای تق تق می کرد. همچنان جسد را می بردند تا به “حشّ کوکب” ( گورستان یهودیان ) رسیدند. آن گاه گودالی برای او کندند. دختر عثمان به نام عایشه، همراه آنان بود و چراغی به دست داشت. زمانی که خواستند عثمان را دفن کنند، آن دختر فریاد کشید. در این هنگام عبدالله بن زبیر به او گفت: والله اگر ساکت نشوی گردنت را می زنم، پس او ساکت شد و عثمان را دفن کردند (1).

ادامه مطلب ...

انتقادهاى امام على از عمر

یا خدای فاطمه (س)

انتقادهاى امام على از عمر


در کتاب شریف نهج البلاغه در 9 فراز یا با صراحت و یا با اشاره از خلیفه دوم نام برده شده است که در چند مورد حضرت از وى انتقاد کرده و به او اعتراض مى کند



انتقاد نخست

در خطبه شقشقیه اعتراضى که در جمله «لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَیْها» مطرح مى شود نسبت به خلیفه دوم نیز مى باشد



ادامه مطلب ...

عمر بن خطاب جابجا کردن مقام ابراهیم

یا خدای فاطمه (س) 

 

عمر بن خطاب جابجا کردن مقام ابراهیم

مقام ابراهیم سنگى است که حاجیان بعد از طواف ، طبق آیه شریفه : وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ اِبْراهیمَ مُصَلّىً.  در آنجا نماز مى گزارند، حضرت ابراهیم و اسماعیل - علیهما السّلام - وقتى ساختمان خانه خدا را بنا کردند و بالا آوردند، پا روى آن سنگ گزاردند تا سنگ و گِل را بالا ببرند.

این سنگ به کعبه چسبیده بود، ولى عرب بعد از حضرت ابراهیم و اسماعیل آن را در جاى کنونى قرار دادند. وقتى نبىّ اکرم - صلّى اللّه علیه وآله - مبعوث گردید و مکه فتح شد، آن را به همانگونه که در زمان پدرانش حضرت ابراهیم و اسماعیل بود، به کعبه چسبانید، اما هنگامى که عمر روى کار آمد آن را در جاى کنونى (که عرب جاهلى قرار داده بودند) نهاد. حال آنکه در زمان پیغمبر - صلّى اللّه علیه وآله - و ابوبکر، به کعبه متصل بود. (۱)

------------------------------------------
(1) سنن ابن ماجد ص182 ش 1009والسیوطی در کتاب تاریخ الخلفاء ص 53، و شرح نهج البلاغه ابن أبى الحدید ج3صفحة 113 ، والدمیری در کتابه حیاة الحیوان، و کتاب تاریخ عمر نوشته أبو الفرج ابن الجوزى ص 60 و همچنین در رابطه با جابجایی مقام ابراهیم: الطبقات لابن سعد ج 3 / 284، تاریخ الخلفاء ص 137

بیعت عمربن خطاب در روز غدیر (همراه با اسکن کتاب)

یا خدای فاطمه (س) 

با ذکر صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان بخوانید 

 

بیعت عمربن خطاب در روز غدیر با امیرالمومنین حضرت علی .علیه السلام  

 

بعد از آن که رسول خدا صلى الله علیه وآله امیر مؤمنان علیه السلام را به عنوان خلیفه و جانشین خود انتخاب و آن را بر همگان اعلام کرد، به مردم دستور داد که یکى یکى با آن حضرت بیعت کرده و این منصب جدید را تبریک بگویند.
طبق روایات صحیح السندى که در کتاب‌هاى اهل سنت وجود دارد، عمربن خطاب از کسانى است که خود را به امیر المؤمنین علیه السلام رساند و پس از بیعت با آن حضرت، منصب جدیدش را تبریک گفت.


که ما این مطلب از ذهبی، در کتاب سیر اعلام النبلاء ج19 ص 328 که اوهم از غزالی نقل کرده دراینجا بیان می کنیم  


                  


واجمع الجماهیر على متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول: « من کنت مولاه فعلی مولاه » فقال عمر بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای ومولى کل مولى فهذا تسلیم ورضى وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوى تحب الریاسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوى فی قعقعة الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الأمصار وسقاهم کأس الهوى فعادوا إلى الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا. 

 

ادامه مطلب ...

شخصیت عمـرابن خطاب از زبان خودش

یا خدای فاطمه (س)


شخصیت عمـرابن خطاب از زبان خودش


درکنزالعمال(ج6 ص619 چاپ حیدرآبادهند سال 1312)نقل شده که عمرابن خطاب(م) فرموده:ای کاش گوسفندی بودم وبخشی ازبدن مراکباب وبخشی دیگر را قلیه می کردند ومی خوردند و مراهمانند نجاست(مدفوع) ازبدن بیرون می انداختندو بشر نبودم



وهمچنین بازدرهمین کتاب(ج4 ص361) از ابوبکر نقل شده که روزی ابوبکر مرغی رابرشاخه درختی دید وگفت:خوشا به حال تودوست داشتم که مانندتوباشم زیراتوخرما های درختان را می خوری وپرواز می کنی وحساب وعذابی برای کارهایت نداری به خداقسم دوست می داشتم که درختی می بودم درکنار راه وشتری برگ مرامی خوردند ومراچون پشکل ازشکم خارج می کرد وبشر نمی بودم.



         


حالا خودتان قضاوت کنید همچین فردی که خودش را این جور معرفی می کندواون جنایتها رادر باره دختر رسول خدا انجام می دهدآیا حق جانشینی پیامبر را دارد ؟

این بود خواسته آنان به جای بشری عاقل وخدمتگزابودن چه جالب هردوآرزوی سنده بودن دارند چه برادری و تفاهمی حقاکه ازسنده هم کمتر پست ترهستن به گفته خود شان وای برآن احمق های که این دوسنده را پیشوای خود می دانند

نگاهی به فیلم توهین آمیز<<موهن>>از کتب اهل تسنن

یا خدای فاطمه (س) 

   

نگاهی به فیلم توهین آمیز<<موهن>>از کتب اهل تسنن

برای دیدن ابعاد واقعی روی پوستر کلیک کنید  

منبع :www.omar-sonnat.com

عمربن خطاب تازیانه زدن زنان عزادار و بی حرمت دانستن

یا خدای فاطمه (س) 

  

پس از مرگ خالد بن ولید عدّه اى از زنان در منزل میمونه (یکى از همسران رسول خدا صلى الله علیه وآله) اجتماع کرده و مى گریستند. 

 

عمر تازیانه به دست، همراه ابن عبّاس به آنجا آمد و به ابن عبّاس گفت: وارد منزل شو و به امّ المؤمنین بگو حجاب بگیرد.
آنگاه زنان را از آنجا بیرون کن! ابن عبّاس داخل شد و آنها را بیرون میکرد. عمر نیز آنان را یکی یکی با تازیانه مى زد.

در این میان که او زنان را مى زد، روسرى از سر یکى از زنان افتاد (و موهایش پیدا شد)
بعضى که آنجا حاضر بودند به عمر گفتند: اى امیرالمؤمنین! روسریش افتاده! پاسخ داد خوب شد، او هیچ حرمت و احترامى ندارد.


عبدالرّزاق صنعانى پس از نقل این ماجرا، از استادش معمر نقل مى کند:
{ معمر از این سخن عمر که گفت این زن هیچ حرمتی ندارد، تعجّب مى کرد.}

.....................................................................................................................
رجال این حدیث در تقریب التهذیب ابن حجر:مؤلف کتاب أبوبکر عبدالرزاق الصنعانی: ثقة حافظ مصنف شهیر
سفیان بن عیینة: ثقة حافظ نقیة إمام حجة عمروبن دینار المکی: ثقة ثبت