احادیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیرامون خلافت علی (ع)

هوالعزیز

سؤال: آیا در احادیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) اشاره یا تصریحى بر خلافت بلافصل على(علیه السلام) وجود دارد؟

جواب: رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) در فواصل مختلف به خلافت بلا فصل امیرالمؤمنین على(علیه السلام) اشاره و تصریح فرمودند. از جمله:


باذکر صلوات بخوانید

1ـ امام احمد حنبل و میر سید على همدانى شافعى، در مودة القربى، نقل مى کنند که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: یا على أنت تبرء ذمّتى و أنت خلیفتى على أمّتى «اى على! تو ذمّه مرا برى مى نمائى و تو خلیفه من بر امتم هستى».
2ـ امام احمد (به طرق متعدد و الفاظ متفاوت)، و ابن مغازلى، فقیه شافعى و ثعالبى نقل مى نمایند که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود:
أنت أخى و وصیّى و خلیفتى و قاضى دینى «تو برادر، وصى، خلیفه و اداء کننده دین من هستى».
3ـ راغب اصفهانى، از انس بن مالک، نقل نموده که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: إنّ خلیلى و وزیرى و خلیفتى و خیر من أترک بعدى یقضى دینى و ینجز موعدى، علىّ بن ابیطالب(علیه السلام)(1) «بدرستیکه دوست من و وزیر و خلیفه من و بهترین کسى که بعد از خود بجا مى گذارم که دین مرا اداء و وعده مرا وفا مى نماید علىّ بن ابیطالب(علیه السلام)مى باشد».
4ـ میر سید على همدانى شافعى، از خلیفه ثانى نقل مى کند که چون پیامبر(صلى الله علیه وآله) عقد اخوت بین اصحاب بست فرمود: هذا علىّ أخى فى الدّنیا و الآخرة، و خلیفتى فى أهلى، و وصیّى فى أمّتى، و وارث علمى، و قاضى دینى، ماله منّى، مالى منه، نفعه نفعى، و ضرّه ضرّى، من أحبّه فقد أحبّنى، و من أبغضه فقد أبغضنى «این على در دنیا و آخرت برادر من است و خلیفه من در أهل من، و وصى من در امّت من است و وارث علم و اداء کننده دین من است، مال او از من و مال من از اوست، نفع او نفع من، و ضرر او ضرر من است; کسى که او را دوست بدارد مرا دوست داشته و کسى که او را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است».
5ـ محمد بن یوسف گنجى شافعى، در کفایت الطالب، از اباذر غفارى روایت کرده که پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: ترد على الحوض رایة علىّ أمیرالمؤمنین و امام الغر المحجّلین و الخلیفة من بعدى «در کنار حوض، پرچمِ علىّ امیرالمؤمنین و پیشواى روى و دست و پا سفیدان، و خلیفه من بعد از من، بر من وارد مى شود».
6ـ بیهقى، و خطیب خوارزمى، و ابن مغازلى شافعى، نقل مى کنند که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: انّه لاینبغى أن أذهب الّا و أنت خلیفتى و أنت أولى بالمؤمنین من بعدى «سزاوار نیست که من از میان مردم بروم مگر آنکه تو (یا على) خلیفه و أولى به مؤمنین باشى بعد از من».
7ـ امام ابو عبدالرحمن نسائى، نقل مى کنند که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: أنت خلیفتى یعنى فى کل مؤمن من بعدى «تو خلیفه من هستى یعنى در هر مؤمن بعد از من».
8ـ حدیث خلقت که به طرق مختلف نقل شده از جمله: احمد بن حنبل، میر سید على همدانى، ابن مغازلى شافعى، و دیلمى (با اندک تفاوتى در الفاظ) با سلسله روایات و اسناد صحیح نقل مى کنند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمودند: خلقت أنا و علىّ من نور واحد، قبل أن یخلق اللّه تعالى آدم بأربعة عشر الف عام، فلمّا خلق اللّه آدم رکّب ذلک النور فى صلبه، فلم یزل فى شىء واحد حتى افترقا فى صلب عبدالمطلب، ففىّ النبوّة و فى علىّ الخلافة «من و على چهارده هزار سال قبل از ایجاد آدم، از یک نور آفریده شدیم، پس از خلقت آدم، خداوند آن نور را در صلب آدم قرار داد پس بلا زوال با هم یکى بودیم تا در صلب عبدالمطلب از هم جدا شدیم پس در من نبوّت و در علىّ خلافت مقرر گردید».
9ـ طبرى، نقل مى کند که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) در اوایل خطبه غدیر خم فرمود: و قد أمرنى جبرئیل عن ربّى أن أقوم فى هذا المشهد و أعلم کلّ أبیض و أسود أنّ علىّ بن أبیطالب أخى و وصیّى و خلیفتى و الامام بعدى ـ آنگاه فرمود: معاشر الناس ذلک فانّ اللّه قد نصبه لکم ولیّا و اماما و فرض طاعته على کلّ  أحد، ماض حکمه، جائز قوله، ملعون من خالفه، مرحوم من صدّقه «جبرئیل از جانب پروردگار مرا امر نموده که در این مکان قیام نمایم و تمام سفید و سیاهان را آگاه کنم که علىّ بن ابیطالب(علیه السلام) برادر، وصى و خلیفه من و امام بعد از من است. اى جماعت مردم خداوند علىّ را بر شما به عنوان ولىّ (یعنى أولى به تصرف) و امام نصب نموده، و طاعت او را بر هر فردى واجب گردانیده است. حکم او مورد تأیید و قول او (از جانب خداى متعال) جائز است. کسیکه با او مخالفت کند ملعون و کسى که او را تصدیق کند مورد رحمت است».
10ـ شیخ سلیمان بلخى حنفى، در ینابیع المودة، از مناقب احمد، از ابن عباس، روایتى نقل مى کند که علاوه بر نام خلافت، مشتمل بسیارى از صفات مخصوص به حضرت على(علیه السلام) است که هر کدام قرینه ایست بر اثبات مقام خلافت آن حضرت، و آن روایت این است که: ابن عباس گوید که پیامبر اعظم(صلى الله علیه وآله) فرمودند: یا علىّ تو صاحب حوض من و صاحب لواء و پرچم من، و حبیب دل و وصى و وارث علم من، و خلیفه من، و مستودع مواریث انبیاء، و امین خدا، و حجت پروردگارى بر تمام خلق، توئى رکن ایمان، و نگهبان اسلام، و چراغ ظلمت، و نور هدایت، و عَلَم بلند شده از براى اهل دنیا، هرکس از تو پیروى کند نجات مى یابد، و هر کس با تو مخالفت کند هلاک مى شود. تو راه واضح و صراط مستقیمى، و توئى پیشواى سفید رویان، و سلطان مؤمنان، و تو مولى و آقاى کسى هستى که من مولى و آقاى او هستم، و من مولاى هر مؤمن و مؤمنه اى هستم. دوست نمى دارد تو را مگر حلال زاده، و با تو دشمنى نمى کند مگر حرام زاده. خداوند مرا به آسمان نبرد و با من تکلم نکرد مگر آنکه فرمود اى محمد سلام مرا به علىّ برسان و به او اعلام کن که او امام دوستان من و نور مطیعان من است، آنگاه حضرت به علىّ فرمودند: گوارا باد بر تو این کرامت یا على!.
11ـ ابوالمؤید موفق الدین، أخطب خطباء خوارزم، به اسناد خود از رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) نقل نموده که فرمود: در معراج وقتى به سدرة المنتهى رسیدم، خطاب رسید: اى محمد! آیا خلق را آزمودى؟ کدام یک را نسبت به خود فرمان بردارتر دیدى؟ عرض کردم علىّ را، قال صدّقت یا محمّد; راست گفتى. آنگاه فرمود: آیا خلیفه اى براى خود انتخاب نموده اى تا مقاصد تو را به مردم برساند و بندگان مرا از کتابم تعلیم دهد؟ عرض کردم پروردگارا من کسى را اختیار مى کنم که تو انتخاب نمائى، خطاب آمد من علىّ را براى تو به عنوان خلیفه و وصىّ انتخاب کرده و او را به علم و حلم خود مفتخر نمودم، و او به حق امیر مؤمنان است که نه در گذشته و نه در آینده احدى به مقام او نبوده و نخواهد آمد.(2)


1- محاضرات الأدباء و محاورات الشعراء و البلغاء، ج2، ص213.
2-فضائل امیرالمؤمنین(علیه السلام)، فصل19، ص240.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد