ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
یا خدای فاطمه (س)
نووی شافعی در کتاب المجموع می نویسد:
وَرُوِیَ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ أَنَّهُ قَالَ : یَا رَسُولَ اللَّهِ ، إِنِّی وَأَدْتُ فِی الْجَاهِلِیَّةِ
فَقَالَ
: أَعْتِقْ عَنْ کُلِّ مَوْؤُودٍ رَقَبَةً .والموؤودةُ البنتُ المقتولةِ
عندما تَوَلَّدَ ، کان أهلُ الجاهلیةِ یفعلونَ ذلک مخافةَ العارِ والفقرِ.از
عمر بن خطاب روایت شده است که گفت: ای رسول خدا ! من در دوران جاهلیت
دخترانم را زنده به گور کردهام (چه کار کنم؟) . آن حضرت فرمود: برای هر
دختری که زنده به گور کردهای، یک بنده آزاد کن .
مؤوده به دختری میگویند که در زمان تولد کشته شده است. مردم دوران جاهلیت، این کار را به خاطر ترس از ننگ و فقر میکشتند.
النووی
الشافعی، محیی الدین أبو زکریا یحیى بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام
(متوفاى676 هـ)، المجموع، ج 19 ، ص 187 ، ناشر: دار الفکر للطباعة والنشر
والتوزیع، التکملة الثانیة.
ماوردی بصری شافعی نیز در کتاب الحاوی الکبیر می نویسد:
وَرُوِیَ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ أَنَّهُ
قَالَ : یَا رَسُولَ اللَّهِ ، إِنِّی وَأَدْتُ فِی الْجَاهِلِیَّةِ.
فَقَالَ : أَعْتِقْ عَنْ کُلِّ مَوْؤُودٍ رَقَبَةً .وَذَلِکَ أَنَّ
الْعَرَبَ فِی الْجَاهِلِیَّةِ کَانَتْ تَحْفِرُ تَحْتَ الْحَامِلِ إِذَا
ضَرَبَهَا الطَّلْقُ حُفَیْرَةً یَسْقُطُ فِیهَا وَلَدُهَا إِذَا
وَضَعَتْهُ ، فَإِنْ کَانَ ذَکَرًا أَخْرَجُوهُ مِنْهَا ، وَإِنْ کَانَ
أُنْثَى تُرِکَتْ فِی حُفْرَتِهَا ، وَطُمَّ التُّرَابُ عَلَیْهَا حَتَّى
تَمُوتَ ، وَهَذَا قَتْلُ عَمْدٍ ، وَقَدْ أُوجِبَتْ فِیهِ الْکَفَّارَةُ.
از
عمر بن خطاب نقل شده است که گفت: ای رسول خدا ! من در جاهلیت دخترانم را
زنده به گور کردم (چه کار کنم؟) آن حضرت فرمود: برای هر دختری که زنده به
گور کردی، یک بنده آزاد کن .
و این به آن دلیل است که عربها در جاهلیت،
در زیر پای زن حامله، گودالی میکندند، وقتی وضع حمل میکرد، بچهاش در
داخل آن گودال میافتاد، پس از آن اگر پسر بود، او را بیرون میآوردند؛ و
اگر دختر بود، در همان گودال رهایش میکردند و خاک بر او میریختند تا
بمیرد. این کار ، قتل عمد به حساب میآید و سبب وجوب کفاره میشود.
الماوردی
البصری الشافعی، أبو الحسن علی بن محمد بن حبیب (متوفاى450هـ)، الحاوی
الکبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی وهو شرح مختصر المزنی، ج 13 ص 67 ،
تحقیق الشیخ علی محمد معوض - الشیخ عادل أحمد عبد الموجود، ناشر: دار الکتب
العلمیة - بیروت - لبنان، الطبعة: الأولى، 1419 هـ -1999م.
محمد امین شنقیطی متوفای1393هـ در أضواء البیان و تمیمی حنبلی متوفای1225هـ در الفواکه العذاب نوشته اند
وقد جاءَ عن عمرَ رضی الله عنه قولُه : أمرانِ فی الجاهلیةِ . أحدُهما : یَبْکِیْنِی والآخرُ یَضْحَکُنِی .
أما
الذی یبکینی : فقد ذَهبتُ بابنةٍ لی لَوَأَدُها ، فکنتُ أحفَرُ لها
الحفرةَ وتَنْفَضُّ الترابَ عن لِحْیَتِی وهی لا تدری ماذا أریدُ لها ،
فإذا تَذَکّرتُ ذلک بَکَیْتُ .
والأخرى : کنت أصْنَعُ إلهًا من التمرِ
أضَعُهُ عند رأسٍ یَحْرُسُنِی لَیلاً ، فإذا أصْبَحْتُ مُعَافًى أکلتُه ،
فإذا تَذَکرت ذلک ضَحِکْتُ من نَفْسِی
این سخن از عمر نقل شده است که : دو خاطره از دوران جاهلیت دارم که یکی از آنها مرا گریه و دیگری به خنده میآورد .
اما
آن خاطرهای که مرا به گریه درمیآورد این است که : من رفتم تا دختر خودم
را زنده به گور کنم؛ من برای او گودال میکندم؛ ولی او خاکها را از ریشم
میزدود؛ در حالی که نمیدانست من چه قصدی برای او دارم. وقتی این خاطره را
به یاد میآوردم، گریه میکنم.
اما دیگری: من خدای از خرما میساختم،
شبها آن را بالای سر خود میگذاشتم تا از من محافظت کند؛ وقتی صبح میشد و
گرسنه میشدم، آن را میخوردم . وقتی این خاطره را به یاد میآورم، به
خودم میخندم .
الجکنی
الشنقیطی، محمد الأمین بن محمد بن المختار (متوفاى 1393هـ.)، أضواء البیان
فی إیضاح القرآن بالقرآن، ج 8 ص 439، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، ناشر:
دار الفکر للطباعة والنشر. - بیروت. - 1415هـ - 1995م.
التمیمی
الحنبلی، حمد بن ناصر بن عثمان آل معمر (متوفاى 1225هـ)، الفواکه العذاب فی
الرد علی من لم یحکم السنة والکتاب، ج 9 ص 80 ، طبق برنامه الجامع الکبیر.